اشعار موی زیبا | شعر مو بلند، صاف و فر

موی معشوق همواره مورد توجه عاشقان و شاعران بوده است. در این قسمت مجموعه ای زیبا از اشعار موی زیبا | شعر مو بلند، صاف و فر تهیه شده است.
زیباترین اشعار موی زیبا
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت…و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی
برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویتمن و باد صبا مسکین دو سرگردان بیحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت…
****
زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم
ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم…زلف را حلقه مکن تا نکنی در بندم
طره را تاب مده تا ندهی بر بادم…حافظ
****
دو شکر چون عقیق آب داده
دو گیسو چون کمند تاب دادهخم گیسوش تاب از دل کشیده
به گیسو سبزه را بر گل کشیده…نظامی
دو ابرو کمان و دو گیسو کمند
به بالا به کردار سرو بلندفردوسی
اشعار زیبا در مورد موی زیبا
عشق
مثل رد دست تو روی هواست
نمی توانم به کسی ثابتش کنم
یا نشانش دهم
حالم که خوب است
یعنی دستانت
از شب گیسوانم عبور کرده است
گیسوانم نفس می کشند
****
وه آن تویی و یا مه گردون و یا خیال
ماهی که گاه گاه به بالای بام تست
جانم فدای زلف تو آندم که پرسمت
کاین چیست موی بافته، گویی که دام تست
امیر خسرو دهلوی
هر صبح
دل خوشم
به نسیمی
از نفس های تو
و دستانت
که آرام آرام
در لا به لای موهایم
به حرکت در میآید …
****
به چه مانند کنم موی پریشان تو را
به دل تیره شب، به یکی هاله دود
یا به یک ابر سیاه
که پریشان شده و ریخته بر چهره ماه
به نوازشگر جان یا بدان شعله شمعی
که بلرزد ز نسیم به چه مانند کنم تو بگو
مهدی سهیلی
اشعار موی زیبا و جذاب
زهی زیبا جمالی این چه روی است
زهی مشکین کمندی این چه موی است
ز عشق روی و موی تو به یکبار
همه کون مکان پر گفت و گوی است
از آن بر خاک کویت سر نهادم
که زلفت را سری بر خاک کوی است
چو زلفت گر نشینم بر سر خاک
نمیرم نیز و اینم آرزوی است
****
کسی در باد میخواند به نام گیسوانت شعر
و میجوشد ز دریای نگاه بی کرانت شعراگر تندیس زیبای غزل! آغوش بگشایی
شبی فواره خواهد زد میان بازوانت شعرتویی مهمان ناخوانده که در رویای من یکشب
نهادی پا به دنیای دلم، با ارمغانت: شعرتو حافظ، شمس،مولانا، تو بیدل، صائب و خیام
که زانو میزند هرروز و شب در آستانت شعر
****
تو شعر خلقتی آری، که در آیینه میباری
نگاهت شعر، چشمت شعر، گیسو شعر و جانت شعرزمان افسانه خواهدکرد ما را در جنون روزی
مرا با داستانم تو! تو را با داستانت شعربیا گیسو رها کن تاشود طوفانی از مضمون
و در آیینهها پیچد به دور بازوانت شعر
این روسری آشفته یک موی بلند است
آشفتگی موی تو دیوانه کننده ست
بالقوه سپید است زن اما زنِ این شعر
موزون و مخیّل شده و قافیه مند است
****
در فوج مدل های مدرنیته هنوز او
ابروش کمان دارد و گیسوش کمند است
پرواز تماشایی موهای رهایش
تصویر رها کردن یک دسته پرنده ست…
اشعار در مورد موی زیبا و بلند در قالب سنتی
عروسانه بر شد بران جلوهگاه
پرندی سیه بسته بر گرد ماه
برآموده چون نرگس و مشک و بید
به موی سیه مهرههای سپید
صلیبی دو گیسوی مشگین کمند
در آن مهره آورده با پیچ و بند
به نظارگان گفت گیسوی من
ببینید در طاق ابروی من
نمودار اکسیر پنهانیم
ببینید در صبح پیشانیم
نیوشندگان را در آن داوری
غلط شد زبان زان زبان آوری
یکی گفت اشارت بدان مهره بود
که شفاف و تابنده چون زهره بود
یکی راز پوشیده از موی جست
که آن مهره با موی دید از نخست
گرفتند هر یک پی آن پیشه را
خلافی پدید آمد اندیشه را
از آن قصه هر یک دمی میشمرد
به فرهنگ دانا کسی پی نبرد
****
بیا نگارا بیا، بیا در آغوش من
بزن ز می آتشم، ببر دل و هوش من
ز زلف وا کن گره که مست و آشفته به
بریز این مشک را بریز بر دوش من
ازین کمند بلند به گردن من ببند
بکش به هر سو مرا چو شیر سر در کمند
****
به ناز بر من بتاز، به غمزه کارم بساز
به ناله من برقص، به گریه من بخند
بخند و گیسو ز ناز بریز بر شانهها
سبک به هر سو بپر، بپر چو پروانهها
به عشوه دامان خویش برون کش از دست من
مرا به دنبال خویش دوان چو دیوانهها
هوشنگ ابتهاج
ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﻣﻮﯼ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺩ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﺟﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻨﻈﺮﻩ ﻭ ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﻣﻦ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﺮﻭﯾﻢ
ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺩﺳﺖ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
اشعار کوتاه و زیبای سپید شدن مو
پشت شیشه برف می بارد
پشت شیشه برف می بارد
در سکوت سینه ام دستی
دانه ی اندوه می کارد
مو سپید آخر شدی ای برف
تا سرانجامم چنین دیدی
در دلم بارید… ای افسوس
بر سر گورم نباریدی…فروغ فرخزاد
****
ز سری، موی سپیدی روئید
خنده ها کرد بر او موی سیاهکه چرا در صف ما بنشستی
تو ز یک راهی و ما از یک راهگفت من با تو عبث ننشستم
بنشاندند مرا خواه نخواهگه روئیدن من بود امروز
گل تقدیر نروید بیگاهپروین اعتصامی
****
در هر شب زنده داری
موهای مشکینم
رو به سپیدی
گویی از پی هم آغاز می شوند
ای خوب دلآرام من
آیا این هماره از پی هم آغاز شدن
معنی دلتنگی از پس ِدلتنگی
نیست !؟…
شعر زیبا و احساسی در مورد موی زیبا
عزیز دلم! برایت خواهم گفت
برایت از عشق خواهم گفت
محمدعلی کالجی
****
مستی به شکستن سبویی بند است
هستی به بریدن گلویی بند است
گیسو مفشان، توبه ما را مشکن
چون توبه عاشقان به مویی بند است
سعید بیابانکی
***
تا به سر سودای آن گیسوی دامنگیر دارم
خاطری آزاد و پائی بسته در زنجیر دارم
پژمان بختیاری
***
دچار غیبت هوشم، چه گفت در گوشم
به روی آینه افکند موج گیسو را
قربان ولیئی