متن گریه دار
گاهی اوقات به متن گریه دار نیازمندیم تا بغضمون بترکه و بتونیم احساساتمون رو تخلیه کنیم. در این صفحه براتون بهترین متن های گریه دار رو جمع آوری کردیم تا بتونید استفاده کنید . امیدواریم همیشه شاد باشید.
متن گریه دار
آنچنان سوزانم!
که نگاهم هر احساسی را به آتش می کشد!
آنچنان محزون ، آنچنان غمگین
که صدایم بغض سنگ را می شکند
****
خسته ام!
حتما تا به حال
هزار مرتبه این کلمه را
در کتاب شاعران دیگر این شعر دیده ای؛
من از آنها خسته ترم!
باورکن.
صدایی از حوالی پلکهای پدرم گفت:
«-مردها گریه نمی کنند!»
حالا بزرگ شده ام،
می دانم که پدرم نیز
بارها در غم تقویمها گریه کرده است.
حالا می دانم که
هیچ غمی؛
غم آخر نخواهد بود…
****
اي بغض هاي لعنتی جنستان از چیست که
با هزاران آب خوردن از گلویم پایین نمی روید؟!!
میخواهم نفس بکشم لعنتی ها…
خدایا با که گویم حسرت دل را
که یک جهان سخن دارم
ولی امان از بغض…
جملات عاشقانه غمگین
آدم هر چقدرم که بگه مهم نیست
بالاخره یهویی همش جمع میشه تو گلو
میشه بغض و میترکه
****
آنچنان سوزانم!
که نگاهم هر احساسی را به آتش می کشد!
آنچنان محزون ، آنچنان غمگین
که صدایم بغض سنگ را می شکند
تمام زندگی را بغض کردم رفیق
گردنم راکه بزنی
می بیني
به جای خون
اشک تحویلت میدهد!!
****
هوا سرد شده ، دل تو گرم
اما
برای گرم شدن دل تو
تاوان گزافی دادم
آتش زدن تمام باورهایم
متن عاشقانه غمگین
هر چه از من فاصله میگیری
من..
کمتر لبخند میزنم
بیشتر بغض میکنم
کمتر فراموشی میگیرم
بیشتر افسوس میخورم
کمتر فریاد میزنم
بیشتر سکوت میکنم
کمتر نفس میکشم
بیشتر غرق میشوم
بگذریم…
کم یا زیاد دیگر فرقی نمیکند
وقتی تمامِ من
لبریزِ از تو ست!
****
این اشک شمع، قصه ی چشم تر من است
گاهی برای حال قلم گریه می کنم
گاهی برای این که کنارم تو نیستی
گاهی بدون حالت غم گریه می کنم
دستم برای دست تو دلتنگ می شود
گاهی برای دست خودم گریه می کنم
من نادمم از این که تو را داده ام ز کف
هر شب به پای حال بدم گریه می کنم
****
بی پناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی
که
قرار بود
تکیه گاهت باشد…
آدم ها می آیند و با لجاجت می گویند:
بی احساس نباش
با تمام وجود عاشقت می کنند و می روند
وقت رفتن می گویند:
احساساتی نشو
****
آرامم آرام
همچون زلزله زده یی که
نمی داند برای مرگ کدام عزیزش به سوگ بنشیند ….
متن غمگین
ببار ای ابر بارونی
ببار و گونه مو تر کن
مث بغض دل ابرا
ببار این بغضو پرپر کن!
تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد
****
گفت: آدما دو جور گریه دارن
وقتی که خیلی غمگینن و وقتی که خیلی خیلی غمگینن..
گفتم: خب مگه اینا فرقی هم دارن؟
گفت: آره، دومی دیگه اشک نداره…
****
بوی فراموشی گرفته ام، رنگ تنهایی را
دلشکستگی، بغض و خاموشی چیزی نیست
گمانم تاریخ مصرفم گذشتست…
هیــــــس! ساکتــــ
فریـــــــادت را بی صدا کن
بــــــغضت را نوش جان کن
و اشکــــــــ هایت را پنهان
اینجا هیچـــکس به فکر دیگری نیست
همه در تـــــــــــکاپوی خواسته های خویش هستند
و برای رسیــــــــــــــدن به مرادشان از تو هم می گذرند
شکـــــــ نکـــــن
اس ام اس بغض و گریه
غصه گر هست بگو تا باشد
من هنوز می خندم
بی خیالِ من و این مردم و
هی زخم زبان می خندم،
گریه دارم ولی باز ببین می خندم
من خدایی دارم…
که در این مهلکه ی دردآشوب
سَرِ هر زخم دلم می گرید
****
بعد از تو
خنده هایم در همان خیابان ها که با هم قدم زدیم
گم شدند
و جایشان را دادند
به بغضی که چشمانم را هر شب تر میکند
بغضی که نفسم را گرفته است
و تا سر حد مرگ میبرد مرا
بغضی که تا آخر عمرم قول همراهی داده است
****
تو را مثل قانون…
کسی رعایت نمی کند؛
چرا غمگینی دلم؟
تو را برای شکستن سرشته اند…!
****
و گریه
دلتنگی های بُغضی ست که
نیمه شب های بی تو
گلویم را خط خطی می کند!
****
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
متن غمگین دپ
این شعرها دیگر برای هیچکس نیست
نه ! در دلم انگار جای هیچکس نیست
آنقدر تنهایم که حتی دردهایم
دیگر شبیه دردهای هیچکس نیست
هر شب دلم پر می شود از نبودنت…
چشم هایم بی اختیار می بارند و پر می شوم از دلتنگی!
در خیالم جاده ها را در پی ردی از تو می گردم
چراغ راهم شو…
در این تاریکی مرا بیم گم شدن است
رهایم نکن….
هنوز هم برایم چراغ روشنی بخش راه هستی
پدر ای مونس تنهاییم!
****
بدترین درد اینه که ،
مخاطب های گوشیتو چک کنی
و بخوای با یکی درد و دل کنی
ولی . . .
هیچکس و پیدا نکنی . . .
****
پیش روی من تا چشم یاری میکند دریاست
چراغ ساحل آسودگی ها در افق پیداست
در این ساحل که من افتاده ام خاموش
غمم دریا، دلم تنهاست
****
ﺩﺭﺩﯾﻌﻨـﯽ :
ﺍﻣﺸﺒــﻢ ﻣﺜــﻞ ﺷﺒــﺎﯼ ﺩﯾﮕـﻪ
ﺭﻭ ﺗﺨﺘﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸـــﯽ
ﺁﻫﻨﮕــــ ﺑــﺰﺍﺭﯼ ﻭ ﺑـﺎﺯﻡ ﻓﮑــﺮ ﮐﻨــﯽ
ﺑـﻪ ﺣﺮﻓﺎﯾـــﯽ ﮐــﻪ ﺑﺎﻫــﻢ ﻣﯿﺰﺩﯾــم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ خیلی همراهم بودی….
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ حتی یه نگاهش برات یه دنیا ارزش داره…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ چقدر باهم دعوا کردیم و آشتی کردیم…
به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ کلی حرف توی دلت میمونه و نمیتونی بهش بگی…
ﺑﻪ ﺍﯾﻨـﮑـﻪ….
لعنت به ﺍﯾﻨـﮑـﻪ ها….
ﻭ ﻣﺜـــﻞ ﻫﻤﯿﺸــﻪ ﭼﺸﻤــﺎﺕ بایــد ﺗﻘﺎﺻـــ ﭘﺲ ﺑـــﺪن…
متن دل شکسته و بغض
به من حق بده
که میل به خوردن نداشته باشم
این بغض ها که
تو به خورد من می دهی
سیر سیرم می کند!
****
بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت
اندوه چیست ؟ عشق کدام است ؟ غم کجاست ؟
بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان
عمریست در هوای تو از آشیان جداست . . .
****
دیر گاهیست که تنها شده ام قصه غربت صحرا شده ام
وسعت درد فقط سهم من است بازهم قسمت غم ها شده ام
دگر آیینه ز من بی خبر است که اسیر شب یلدا شده ام
من که بی تاب شقایق بودم همدم سردی یخ ها شده ام
کاش چشمان مرا خاک کنید تا نبینم که چه تنها شده ام…
****
بوی بغض می دهی تو!
نبینم اشک هایت را حرام کسانی کنی که بی ارزشند
احساست را خرج آن هایی کن که قدر بدانند
روحت را اسیر آدم ها نکن
این آدم ها، آدم های سابق نیستند
بوی گرگ می دهند ….
****
قصه اینجاست
که شب بود و هوا ریخت بهم
ناگهان قلب شکستم ریخت بهم
چشمانم امان نداد و دنیا ریخت بهم
آن چنان درد کشیدم که خدا ریخت بهم
دل بی رحم تو اما نفهمید چه شد
جملات غم انگیز
چای هم طعم تو را دارد
آن قدر که
از گلویم پایین نمی رود
همان جا می ماند
بغض می شود
و قطره قطره از نگاهم می چکد
****
جان و جهان، دوش کجا بوده ای
نی غلطم، در دل ما بوده ای
دوش ز هجر تو جفا دیده ام
ای تو که سلطان وفا بوده ای
آه که من دوش چه سان بوده ام
آه که تو دوش کرا بوده ای
می روی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
****
بغض می کنم از ترس روزهای که سهممان از هم فقط یک یادش بخیر ساده باشد
ﻧﺨﺴﺖ ﺛﺎﻧﯿﻪﻫﺎ
ﮐﻤﯽ ﺑﻌﺪ
ﺩﻗﯿﻘﻪﻫﺎ
ﺳﺎﻋﺖﻫﺎ
ﺭﻭﺯﻫﺎ …
ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﻪ ﻣﯽﺁﯾﯽ
ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ
ﺳﺎﻝﻫﺎﺳﺖ
ﺩﺭﺩ ﻣﯽﮐﺸﯽ ﻭُ
ﭼﯿﺰﯼ ﺣﺲ ﻧﻤﯽﮐﻨﯽ
متن گریه دار و بغض دار
در گلویم یک زمستان برف جا خوش کردهاست
گریه میخواهد مرا دست تو بسپارد ببین!آسمان دارد گل دلشوره اما نیستی
بی تو میخواهد نگاهم زخم بردارد ببین!
***
ﭘﻴﺸﺎﻧﻰ ﺍﻡ ، ﭼﺴﺒﻴﺪﻥ به ﺳﻴﻨﻪ ﺍﻯ ﺭﺍ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﺪ
ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻧﻢ ، ﺧﻴﺲ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﻴﺮﺍﻫﻨﻰ ﺭﺍ …
ﻋﺠﺐ ﺩﻝ ﭘﺮ ﺗﻮﻗﻌﻰ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﻦ !
****
دلت را هنـــگــامــی غم مـی گیــرد
که نــگــاهــت به دستـــانِ گـــره خورده ی
دو آدم،
خیـــره مـــی مـــاند!