ساحل دریا و آرامشی که امواج به انسان عطا میکند، گرمای لذت بخش کناره دریا و طوبت حاکم بر آن منطقه، همه و همه دست بدست هم میدهند تا این مکان به یک مکان عاشقانه بدل شود و چه بهتر از خواندن متن عاشقانه دریا و ساحل کنار دلبر؟
جملات و اشعار عاشقانه با موضوع دریا و ساحل
مثل ساحل آرام باش
تا مثل تلاطم بی‌قرارت باشند
مثل ساحل باش
وقتی کسی روی دلتان خط خطی میکند
و یا چیزی حک میکند که ناراحت می‌شوید
موجی از خوبی بفرستید و همه چیز را پاک کنید
شما ساحل آرامش شوید
****
تو گفته بودی می‌کشد دریا به هر سویت
من گفته بودم با توام! پارو به پارویت
****
در قایق سرگشته این ماه هلالی
من هستم و یاد تو و دریای خیالی
لین گوشه همان گوشه و این میز همان میز
جای لب تو مانده بر این ساغر خالی
مرا بپوش از چشم‌های بی‌پروا
مرا غرق کن در تلاطم آغوشت
آن چنان که از تو
به هیچ ساحلی نرسم
شعر عاشقانه درباره دریا و ساحل
حکایت من…
حکایت کسی بود
که عاشق دریا بود
اما قایق نداشت
****
گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای عشق
کاندر این دریا نماید هفت دریا شبنمی
« حافظ »
مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
« فاضل نظری »
****
عشق می‌گفت به دریا بزنم قلبم را
عشق پیروز شد و عقل مرا دل دزدید
متن و جملات عاشقانه دریا
نیست پروا تلخ‌کامان را ز تلخی‌های عشق
آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است
****
شمال و غروب و معمای تو
کدوم روز خوب تماشای تو
امان از نم جاده و بغض من
می بارم برای سبک تر شدن
کدوم ساحل دنج پهلو تو
بشینم پی ردی از بوی تو
صدف تا صدف اوج غم با منه
دل تنگمو صخره پس میزنه
****
دل به دریا می‌زنم من، دل به دریا می‌زنی؟
تا توکل بر هر آنچه پیش آید کنیم
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کآتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آن‌جاست که دلدار آن‌جاست
می‌کنم جهد که که خود را مگر آنجا فکنم
بگشا بند قبا ای مه خورشید کلاه
تا چو زلفت سر سودا زده در پا فکنم
« حافظ »
****
به دریا می‌زنم شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر
« فاضل نظری »
عکس نوشته های پر احساس دریا
وقتی دلت گرفته باشه …
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند …
باز هم دل تو بارانیست …
خیس تراز دریا خراب تر از امواج
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
****
عجیب شباهتی داشتی با دریا
دریا نیز غرقش که می شوی پس ات می زند
****
من و تو ساحل و دریای همیم اما نه!
ساحل این قدر که در فاصله با دریا نیست
صدای موجت ای دریا برایم شعر زیبایی است
پر از راز و پر از لذت همانند معمایی است
صدف می‌ریزی از خوبی به روی ساحلت هر روز
و بوی تازه می‌گیرد از این خوبی دلت هر روز
در آغوش تو ماهی‌ها تمام لحظه‌ها شادند
به زیر آب و روی آب همیشه شاد و آزادند
پرستوهای دریایی که خیلی عاشق موجند
نشسته گاه بر ساحل و گاهی نیز در اوجند
تو ای دریا برای ما بخوان شعر قشنگت را
به روی ماسه جاری کن صدای رنگ رنگت را
شعر عاشقانه ساحل دریا
تو مثل چشم دریا عاشقی و پاک و بارانی
و من یک تکه از دریا؛ ولی نمناک و طوفانی
****
آدم ها من را به یاد تو نمی اندازند ، اینجا هیچکس شبیه تو نیست
دلم که تنگ می شود برایت ، کنار آتش می نشینم و دریا میکشم و به درختان فکر می کنم
****
حالا که برای میسر گشته
بگذر دگر از حال من سرگشته
تو منظره قشنگ ساحل اما
هر موج که سمتت آمده برگشته
****
کاش میدانستی برای داشتنت
دلی را به دریا زدم
که از آب واهمه داشت
****
میدونی دریا چرا دریا شد؟
به خاطر موجاش اگه موج نداش هیچ وقت دریا نمی شد،
من یه دریام و تو موجهای منی
مجموعه اشعار دریا و ساحل
حالا دیگر دریا میداند چقدر دوستت دارم…
بس که نامت را درگوش صدف‌هایش خوانده‌ام
« محمد شیرین‌زاده »
کجایی ساحل آرامش دریای طوفانی
پریشان بودم ای دریا تو را طوفان صدا کردم
****
هفت دریا را برایت غرق خون آورده‌ام
آسمان را پیش پایت سرنگون آورده‌ام
نام زیبایت زبانم را چنان در بند خواست
کز زبونی واژه ها را واژگون آورده‌ام
گفته بودی دل بیاور تا تو را باور کنم
گفته بودی دل، ولی دریای خون آورده‌ام
هرچه می بینی همینم، بیش از این از من مخواه
صورت بیرونی‌ام را از درون آورده‌ام
در میان شعر من دنبال غم‌هایت مگرد
من غم خود را از اعماق قرون آورده‌ام
تحفه ای در کوله بارم نیست، بگشا و ببین
سالها صحرانشین بودم، جنون آورده‌ام!
****
از تو دور شدم… مثل ابر از دریا
اما هرجا رفتم باریدم
****
نزدیکت می شوم بوی دریا می آید
دور که می شوم صدای باران
بگو تکلیفم با چشمهایم چیست ؟
لنگر بیندازم و عاشقی کنم یا چتر بردارم و دلبری کنم ؟؟
متن های رمانتیک و عاشقانه در وصف دریا
مد چشمت بی شتابم می کند
موج این دریا حبابم می کند
باز لبخند تو می گوید بیا
باز می آیم ، جوابم می کند
مانده ام سر گشته در یک انتظار
تا غمت کی انتخابم می کند
****
فانوس این خانه عاشقانه می‌سوزد… گردباد هم که باشی خاموش نخواهم شد
دریا با جذر می‌رود که با مد بازگردد
یا جذر باش یا مد
این کشتی شکسته باید به ساحل برسد.
****
گفتی نمی‌خواهی که دریا را بلد باشی
اما تو باید خانه ما را بلد باشی
****
هر لحظه زیبا می‌شوی هم‌رنگ دریا می‌شوی
افکار بی‌اندیشه را در دیده جویا می‌شوی
****
نم باران، لب دریا
غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
جملات در وصف دریا
اول دریا، آرام بود
و شب ها راه نمی رفت
تا تو هوای شهر به سرت زد
حالا هزار سال است
دریا گیج
هی می رود
هی بر می گردد..
****
گوهر اشکم نگر از رشک عشق
وز صفا و موج آن دریا مپرس
****
شبیه ساحل آغوش باز کن
تا خیال دریا بودن کنم
به تمنای تو دریا شده‌ام، گرچه یکیست
سهم یک کاسه آب و دل دریا از ماه
متن احساسی درباره دریای عشق
چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری
برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را
***
در نمک باید راز عجیبی نهفته باشد
هم در اشک های ماست
هم در دریا
****
بیمار:میدونی کی توی دریا غرق میشه؟
دکتر هاوس:معلومه،اونی که شنا بلد نیست.
بیمار:برعکس،اونی که شنا بلده
غرق میشه؛
اونی که شنا بلد نیست توی دریا نمیره.
