متن زیبا در مورد اخم کردن + جملات جدید اخم

اخم کردن معنی و مفهومی دارد، اما جملات مناسبی هم در این باره گفته شده ما در این پست متن های اخم کردن برای شما آماده کرده ایم امیدوارم لذت ببرید.
جمله زیبا درباره اخم
ولوله در شهر نیست
جز شکن زلف یار
فتنه در آفاق نیست
جز خم ابروی دوست…
***
تو اگر حتی یه اخم کوچیک بیاد روی ابروهات،همه گنجشک های کوچیک این شهر با من غصه میخورن که کنارت نیستم تا بغلت کنم
***
رفتم که از دیـوانه بازی دست بردارم
تا اخم کردم مطمئن شد دوستش دارموا کرد درهای قفس را…گفت:مختاری !
ترجیح دادم دست روی دست بگـذارم
شعر در مورد اخم
بانوی من اخم هایت را که باز کنی
تازه شاعرانگی ام گل می کند…
***
خیلی وقتا میتونستم
قهر کنم و اخم کنم اما
واست خندیدم چون
خیلی دوست داشتم
چون برام با بقیه فرق
داشتی
***
برفته تابم ولیکن ز درگاهت نتابم رو
تو را و چشم زیبایت مکن اخم اندر آن ابرو
کمان ابروانت چون بیامیزد به اخم انگار
کمانگیرش کشیده زه که تیری افکند این سو
رها کن آن کمان را و فکن تیر نگه بر ما
نشسته روبرویت صید بزن ای یار زیبا رو
پس از آن از طناب مو کمندی ساز بر گردن
بکش بر خاک وخون ما را بکش با رشته گیسو
تو صیادی ولی از من چنان آهو گریزانی
منم در دامت ای صیاد کجایی پس نشانت کو
به هر جا آهوان صیدند و صیادانشان مردان
منم مرد و ولی صیذم تویی صیاد� …
جمله ادبی عاشقانه درباره اخم و جذابیت
تو اگر مال من بودی
می نشستم گوشه ای
آرزوهایت را یک به یک
به روی کاغذ می آوردم
تا روزی آنان را برآورده کنم
آخر آرزوهای تو آرزوهای من است ..!
تو اگر مال من بودی
به جای تو بغض می کردم و اشک می ریختم
دلم می خواست
همیشه صدای خنده هایت را بشنوم
تو اگر مال من بودی
هر روز عشق را به خانه می آوردم
تا عاشقی را از یاد نبرم
به راستی
چه می شد اگر تو مال من بودی …
حاتمه ابراهیم زاده
من با تو هیچ مرز مشترکی ندارم
جز همین سیم خارداری که حتی تن رویا را زخم می کند
جز همین هوا که هیچ پرنده ای را به رسمیت نمی شناسد
جز همین صدایی که به آن طرف دیوار هم نمی رسد
جز خدایی که سر بزنگاه اخم می کند!
***
خودمونی شدیم گفتن جلفه
سر سنگین شدیم گفتن مغروره
تا خندیدیم گفتن سبکه
تا اخم کردیم گفتن خودشو میگیره
ساده شدیم گفتن احمقه
بخاطر همین حرف مردم واسم جالبه!
ولی مهم نیست 🙂
جمله عاشقانه در مورد اخم
هر کس خم ابروی تو را دید به دل گفت:
در هیچ کمانی به از این خم نتوان داد
به قول بابام؛
عشق، آینه نیست که طرفت خندید تو هم بخندی، اخم کرد تو هم سگرمه هاتو بکشی توی هم!
رابطه آینه نیست که خوب بود خوبی کنی، اگه بد بود تو بدتر بشی!
عشق یعنی ایثار، یعنی فداکاری…
عاشق که بشی باید یاد بگیری یه جایی اگه اون کوتاه اومد، یه جایی هم تو بایستی کوتاه بیای، دو تا من با هم نمیشن ما!
یه وقتایی لازمه اگه اون من بود، تو بشی نیم من، جای دوری نمیره…
***
۱- یک مرد چاق گنده بی خاصیت شدم
از حرفهای رکّ تو بی تربیت شدم
یک سوسک زیر پای تو له شد به دست من
دستم بریده باد که دمپاییت شدم۲- عمری کنار بسترش مادر
پنداشت نور دیده سل دارد
در ماتمش سفید شد گیسوش
بیچاره مادر است دل دارد .۳- از خاطرات سبز تو خیرات میکنم
با اخم و تخم هات مماشات میکنم
وقتی دلم برای تو یک ذره میشود
از انتهای کوچه تماشات میکنم
جملات عاشقانه در مورد اخم
خم ابروی تو،
سرمشق کدام استاد است
که خرابات دلم در پی او آباد است
خم ابروی تو را دیدم
و رفتم به سجود
صید را زنده گرفتن هنر صیاد است…
***
مثلا شرط بسته باشیم هرکه برد هرچه خواست…
دقیقه 90 باشد که تیمم گل آخر را بزند…
با اَخم و قهر بگویی شرطت
بگویم
“بوسه ای در آغوش بی اعصابت…”
هر کاری کردیم پشت سرمون حرف زدن…
هر شکلی شدیم پشت سرمون حرف زدن…
خودمونی شدیم…! گفتن جلفه…؟
سر سنگین شدیم …! گفتن مغروره؟
تا خندیدیم…! گفتن سبکه؟
تا اخم کردیم…! گفتن خودشو میگیره؟
ساده شدیم …! گفتن احمقه؟
تحویل نگرفتیم…! گفتن خودشیفته س؟
خاکی شدیم…! گفتن داره آمار میده؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو دادیم…!
گفتن دیدی حق با ماست لجش گرفته؟
وقتی حرف زدن و جوابشونو ندادیم…!
گفتن دیدی حق با ماست لال شده؟هرجور شدیم این جماعت بیکار
یه چیزی گفتن…!؟
این مردم هیچ وقت
احترام گذاشتن به عقاید همو یاد نمیگیرن…
پس برای خودت زندگی کن 🙂
شعر حافظ در مورد اخم
مانده ام “جانم” را چقدر آهسته بگویمت
که هم تو بشنوی و هم آب از دل هیچ گنجشکی تکان نخورد.
***
گفت:« چند تا دوسم داری؟»
گفتم: «یکی»
ابروهاشو تو هم کشید، اخم کرد و گفت:
«خسته نشی از این همه دوست داشتن!»
خندیدم و گفتم: «نه، قول میدم، تا ته دنیا»
با قیافه شاکی گفت:
«آخه یکی بدرد میخوره؟ تکون بخوری تمومه!
خیلی کمه، خیلی»
گفتم: «شاید ظاهرش کم نشون بده
اما یک، قوی ترین عددیه که میشناسم
یک کمیتش شاید پایین باشه
اما به جاش کیفیت داره
یک بزرگه، به اندازه خدا
یک عزیزه مثل تویی که یکی یدونمی
یک پر از شکوهه، مثل نفر اول شدن توی مسابقه ها»
خیره شده بود و با دقت گوش میداد
حرفم که تمام شد، حس غرور را در چشمانش میدیدم
دستانم را گرفت، خیره در چشمانم گفت:
« قول بده همیشه یکی دوسم داشته باشی»
جان دلم، قرار است یک عمر
یکی دوستت داشته باشم
***
اخم می کنی به خنده هام
خنده به گریه می کنی
دست منو رد می کنی
به غصه هدیه می کنی
تنها منم که واسه تو
از همه دنیا میگذرم
اما توی نگاه تو
باز انتخاب آخرم
روی خوشی ندیدم از عالم و آدم حتی تو
امیدمو بریدم از عالم و آدم الا تو
دیگه میمیرم که ببینم با غریبه فرداتو
فقط تویی که جون میدی به قلب مرده تنها تو
تنها تویی که می تونی
خورشیدو بیرون بکشی
تو دشت خشک دفترم
یه قطره بارون بکشی
آره تویی که می تویی
رو غصه هام خط بکشی
نمی تونی پاکم کنی
یه عمر خج …
شعر درباره اخم یار
من همان یاغی مغرور
که جز اخم تو هیچ آرامش نیست
اخم نکن …
یه نفر میتونه با خندیدن تو عاشق بشه
***
همه میتونن عاشق خنده هات شن
ولی اخمت ی چیز دیگست..
جمله قشنگ کوتاه در مورد اخم
تو آنقدر زنانه نمی فهمی که نمی بینی چقدر مرد بودن می خواهد
مادری را زنی را دختربچه ای را هر سه را با هم در رحم ات بزرگ کنی
و اخم نکنی و خم نشوی و اتاق را که مرتب میکنی میز را که می چینی زل بزنی به گوشی ات…
زل بزنی به گوشی ات… زل بزنی… بزنی..
. و هنوز دوستش داشته باشی و دست بکشی!
عزیزم خودآزاری ندارم مردانه زنم!
***
با تــو جـــان
من که جــانم میــرود
بــرای خنــده هایت
اخم چــرا دردت
به جــانم…؟!
کاش با دیگران نبودی
تا که تنها میدیدمت
و چشمانم را پشت اخم هایم قایم نمیکردم
و سرم را به زور
روی کفش هایم نمیگذاشتم …
جمله عاشقانه درباره اخم و غرور
و آن چین بین ابروهایت
حریر نگاهم را نخ کش می کند
کوک بزن شکاف قلبم را
به لبخندی پنهان شده در غرور
***
اخم های اول صبح هرکسی یک جور باز شدنی ست!
گاه با یک بوسه،
گاه با یک صدا
گاه با یک نگاه
و گاه با یک پیغام
هرکدام مقدور بود
کم نگذارید!
اخم های اول صبح
گره کور می شوند گاهی!
***
فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.
آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد
نه نقاشی را میگذارد کنار،
نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند،
نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است،
نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد،
نه حق لبخند زدن به یک سری آدمها را،
نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.
حقیقت این است که “ترین” ها همیشه در هراس زندگی می کنند.
هراس هبوط (سقوط) در لایه آدم های “معمولی”.
و این هراس می تواند حتی لذت زندگی،
نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن،
خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.
تصمیم گرفته ام خودِ معمولی م را پرورش دهم.
نمی خواهم دیگر آدم ها مرا فقط با “ترین” هایم به رسمیت بشناسند.
از حالا خودِ معمولی م را به معرض نمایش می گذارم
و به خود معمولی ام عشق می ورزم
و به آدم ها هم اجازه می دهم به منِ معمولی عشق بورزند
تهمینه میلانی
شعر دوبیتی درباره اخم
ما کجا و خم ابروی تو دلدار کجا…
تو گلی مصلحت اندیش ولی خار کجا…
من همان یاغیِ مغرور
که جز اخم تو هیچ رامش نیست
#دنیا_کاف
***
اخم نکن
من به اندازه ی یک ابر
دلم میگیرد…
***
همین که هر از گاهی شانه هایم را به دستانِ نخیِ بادبادکهای بهار می سپاری،
خوب است.
***
دیدین اخم میکنه
خط میفته پیشونیش
اونا جزو لنتی ترین خط دنیاست
– وقتی اخم میکنی و من میگم؛
اخم نکن،دوست ندارم ..
بخاطرِ اینه که اونقد جذاب میشی،که دلم میلرزه از این که مبادا مرد من تو دلِ،دلبری جز من بشینه!#هستی_جعفری
متن طولانی عاشقانه درباره اخم
گل من اخم نکن، اخم تو پایان من است…
غم تو خاتمه ی چشمه ی باران من است…..اوج دلتنگی من لحظه ی بی هم نفسیست…
چشمه ی عشق تو چون شمع فروزان من است…گذرت نیست به این کوچه نمیدانم من….
که چرا هجر تو مجموعه ی زندان من است….غم دل خوردن و از اشک حکایت کردن…
سرنوشت من و باران زمستان من است.
***
همین که می گویی “می روم” وُ شبیهِ آمدنت قدم بر می داری،
خوب است.
***
چه قدر قشنگى 🙂
اصلا نمیدونم خدا چرا انقدر رو تو وقت گذاشته..
چه قدر همه چیت دوست داشتنیه 🙂
اون دستاى مردونت
اون چشمات…
حتى اخم کردنات که ٩٩٪ اوقات هس!
حتى اون موهاى ژولیدت و اون خنده هاى مسخرت که جونم و میدم واسشون:))
دلم تنگ شده که دقیقه ها اون صورت مثله ماهت و نگاه کنم و تو مشغول کار خودت باشى :))
دلم حتى واسه داد زدناتم تنگ شده…
نمیدونم؛
شاید دیوونم…
یا
دیوونتم…؟
جمله کوتاه عاشقانه درباره اخم
وقتی که اَخم می کنی
قلبم خواب می رود،
و دستم قَـــد می کِشَد!
پایم مُـــتِوَرّم می شود،
و در زمین فرو می رود!
اما وقتی که می خندی
پایم چــــیده می شود،
و دستم پَـــــــــهن…!
قلبم وَزن کم می کند،
تا با کاه رِقابت کند…
چقدر زیباست این تکرار،
خواب رفتن و کاه شدن…
و قَد کشیدن و پهن شدن…
اما پایم باید فکری بُکند!
برای این ترازو،
وزنه بودن خطرناک نیست…
به شرطی که
مِعیار ،
تَوازُنِ پرنده های یَخ زده نباشد…
….. …
اخم نکن که میمیرم…
خندیدی؟
قربان خنده هایت بشوم…
عصبانی نشو عزیز دلم
اخم و خنده بهانه است این جان برای تو دَر میرود…
***
همین که تو انسانی وُ من شبیهِ تو تنها می شوم،
مثالِ تو می گریم وُ نزدیکِ تو می خندم، خوب است.
جملات عاشقانه درباره اخم
دیدین اخم میکنه
خط میفته پیشونیش
اونا جزو لنتی ترین خط دنیاست
***
چو بغضی فروخورده
در تلخ نای شاعری دردآلود
به خود می پیچم . . .
و چنگ می اندازم . . .
و می خراشم رگ خشکیده خون را
تا تولد سرفه های خونالود!
خونابه های دردآلود!
می پاشم اخم
و بر نی نای وجودش
می زنم زخم!
دود سیگاری شاید فرونشاند عطشم.
یا دشنه تیزی
مسموم تلخی زهرعادت!
بر گور حیات مهلک خویش
پایکوبی می کنم
دیوانه وار!
شرار شعله سوزان دردم
و بر مرز بی مرز مرگم!
می روم تا تار شوم،
پود شوم!
چون دود
نابود شوم!
***
بخش بزرگی از خاطراتمان را تنها یک نفر به دوش میکشد.
یک نفر که شاید روزگاری پشت تمام بیحوصگیهایمان، پشت این اخم هایی که هرروز تنها برای او درهم میروند ،پشت “میخواهم تنها باشم”هایمان شکسته است..
همان که جرأت آن را داریم که در کنارش خودِ واقعیمان باشیم. گاهی لبخند بزنیم و اگر هم لازم دیدیم وسط بگو مگوهایمان صدایمان را بالا ببریم و به خودمان حق بدهیم که لایقش بوده است!
ما روزی دلمان برای همین آدمهای مهربانِ ازدست رفته تنگ میشود.. برای همان هایی که ما را جوری دیگری دوست داشتند..تحمل کردند..جور دیگری به عشقشان مبتلا کردند.
ما به پس زدنِ آنکه تماممان را همانگونه که هستیم دوست دارد، عادت کردیم…
متن عاشقانه درباره اخم نکردن
اخم نکن به من، من به اندازه ی یک ابر دلم می گیرد…
***
همین، همین های کوچکی که جدی تر از اخبار مهمِ روز است،
برای دلهُرهی آینه و فردای من، خوب است.
تا حالا حسودى کردین به اطرافیانش
که هر روز میبیننش؟!
هر روز دارنش،
خنده هاشو میبینن، اخم هاشو حتى…
متن عاشقانه درباره اخم کردن همسر
قبله آمال من ابروی توست
ای که ابروی کجت جادوی توست
چشم های چشمه ساران جهان
منتظر غرق تماشا سوی توست
اخم را از کنج چشمت باز کن
چونکه تنها کنج خلوت کوی توست
کیستی یا چیستی ای بوالعجب
جبهه ای از خلق رویاروی توست
کوی شیرین می کشد فرهادها
کوی شیرین قصه ای از کوی توست
ای «ولی » هر قدرتی از لطف اوست
هان مپنداری که از بازوی توست
***
تو آنقدر زنانه نمی فهمی که نمی بینی چقدر مرد بودن می خواهد
مادری را زنی را دختربچه ای را هر سه را با هم در رحم ات بزرگ کنی
و اخم نکنی و خم نشوی و اتاق را که مرتب میکنی میز را که می چینی زل بزنی به گوشی ات…
زل بزنی به گوشی ات… زل بزنی… بزنی..
. و هنوز دوستش داشته باشی و دست بکشی!
عزیزم خودآزاری ندارم مردانه زنم!
***
خندهات بارانِ مرواریدْ است
و اخمت زلزلهیی که شهر آرزوهایم را ویران میکند !
جمله قشنگ عاشقانه در مورد اخم یار
سنگم اما بخدا اخم ظریفی کافیست، ناگهان ذوب کند قلب دماوند مرا…
هلا ای سنگدل معشوق صد ساله
بیا با من!
به بزم شعر مهمانم
بیا با من شراب واژه ها را با لب خشکیده ی دریای آتش
مهربان سازیم!بیا همپای من با من!
به پای قاصدکهای جنون از باغهای کهنه می آیم
خبر ها دارم از آیینه ها در کنج تاریکی
فراموشی و ناکامی
خبر دارم من از پیمانه های خالی حافظ
به بزم مفتیان بی ترحم
در دل شبهای خون افشان
میان خلوت اعدام لبهایم
به دستور سکوت چشمهای اخم…بیا بامن
بیا در عمق چشمان بهارینت پناهم ده
***
همسرم من اخم کردن تو را به خندیدن با کسی دیگر عوض نمیکنم.من حتی نداشته هایت را به داشته های کسی دیگر عوض نمی کنم ، من تار موی که هیچ، حتی خاطرات تو را با دنیا عوض نمی کنم…
اشعار در مورد اخم کردن
حتّی اگر بی رحم باشی مثل ابراهیم
نفرین؟ زبانم لال، حتّی اخم یا آهی
من آخرین نسل از زنان عاشقی هستم
که اسمشان را راویان قصّه ها گاهی
***
همینجور که ساده نگاه کنی یا اخمالو حتا در خواب گوشه های لبهات می خندد
نگاهت می کنم نگاهت می کنم و مست به خواب می روم
***
ما کجا و خم ابروی تو دلدار کجا…
تو گلی مصلحت اندیش ولی خار کجا…