متن برای چال گونه
در این پست مجموعه ای از بهترین متن برای چال گونه را براتون آوردیم. امیدواریم از این مطالب خوشتون بیاد و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
متن و جملات عاشقانه برای چال گونه
گویا ماموریت یافته ای
که بخندی
تا مرا چال کنی در چاله های گونه ات…
***
میخندی و
من گم میشوم
در سیاه چال گونه ات…..
***
من با طناب موی تو
در چال گونه ات رفتم
یک عمر گرفتارت شدم اما
تا باشد از این دام ها…
متن بامزه درباره چال لپ
بعضیا همچین میگن ما چال لپ داریم که انگار چاه نفت دارن،
حالا خوبه یه عضله تو صورتشون فلجه
چطوری فلج
O_o
***
چال لبخند تو دائم، حال خوبت مستمر
خط اخم و مشکل پر پیچ و خم داری بده
***
افتاده ام درست
ته چال گونه ات
پای دلم شکسته
و بهتر نمی شود…
متن چال لپ دارم
اونایی که چال لپ
و چال چونه و کمر با هم دارن
دیر خشک شدن . . . . .
خدا هی انگشت زده بهشون ببینه
کِی گِلشون خشک میشه
.
لبخند تو یک آلت قتاله ی محض است
کافیست که بر گونه ی تو چال بیفتد
***
چال لپ است دیگر
گاهی هوس میکند رخ بنماید
و هوش و حواس “مذکر جماعت” را به یغما ببرد!
***
آمدم نقشی از رخ تو در یاد زنم
در چال گونه ات افتادم و یک عمر گرفتار شدم
چال گونه ، روی سبزه، گیسوان لخت وخرما
هرسه راهم رانبینم چشم هاعاشق کش است
***
در دو چال گونه ات
دنیای من جا میشود
عاشق دنیای خویشم
لحظه ی خندیدنت
شعر زیبای چال گونه
لبخند تو یک آلت قتاله ی محض است
کافیست که بر گونه ی تو چال بیفتد
***
چال روی گونه ات آخر مرا دق می دهد
خواهشا دولت تمام چاله ها را پرکند
سُقوط قَشنگی ست
فرود آمدن ⟬بوسه هایم⟭
در ⟬چال گونَه ات⟭…
***
چال گونه ات
چاشنی لبخندت است
کدام ھنر دلنوازتر و
کدام دمنوش گواراتر
از لبخندت
***
من در چال گونه های متبسم سبزت
بوسه ای نیلوفری خواهم کاشت
***
دختری که
چال لپ داره
سه هیچ
از بقیه جلوتره !
شعر در مورد چال روی گونه
دل به نارنج لبت بستم
و چال گونه هات
یوسفم دیگر چرا
من را به چاه انداختی؟
در گونه ات گدازه ی غم چال کرده اند
آتش به پا کن ای رخت آتشفشان بخند
***
در دو چال گونه ات دنیای من جا میشود
عاشق دنیای خویشم لحظه ی خندیدنت
***
زیبایی می تواند بی رحم باشد
درست شبیه چال ظریف گونه ی چپ تو
وقتی عمیق می خندی
***
در دو چال گونه ات
دنیای من جا میشود
عاشق دنیای خویشم
لحظه ی خندیدنت
دل به نارنج لبت بستم و چال گونه هات
یوسفم دیگر چرا من را به چاه انداختی؟
عکس نوشته عاشقانه چال لپ
یه لحظه بخند،
کتار لبت ،
در میان چال گونه ی زیبایت
مرا دفن کن…
***
افتاده ام درست تهِ چال گونه ات
پای دلم شکسته و بهتر نمی شود
***
تو ناز مے کنے
و چال گونه هاےت
از شعرهاے من زیباتر مے شوند
***
خندیدی و چالِ
گونه ات پیدا شد
گفتی که برای
بوسه ات آزادم
لب های تو را
هدف گرفتم دیدم
ازچاله در آمدم
به چاه اُفتادم …!!!
تار و مارم کرده ای با فرم و چال گونه ات
لابه لای خنده ات چنگیز را می آوری
***
تار و مارم کرده ای
با فرم و چال گونه ات
لابه لای خنده ات
چنگیز را می آوری
متن عاشقانه ویژه چال گونه عشق
چال های گونه
خطرناک ترین دام های شناخته شده ای است
که در جهان است !
لطفا با احتیاط لبخند بزنید…!
***
لبخند تو
یک آلت قتاله ی محض است
کافیست
که بر گونه ی تو چال بیفتد
چال روی گونه ات
آخر مرا دق می دهد
خواهشا دولت
تمام چاله ها را پرکند
***
دیروز داشتم میخندیدم…
یهو دوستم شارژر گوشیشو کرد تو لپــــــم!!!!
.
.
.
.
.
.
نفهمیدی؟
ای بابا…
حتما باید مستقیما بگم چال لپ دارم؟!
خب نامردا نمیگین آدم خجالت میکشه… ~_~
***
طاقت دلبری هاتو
اون خندیدناتو
اون چال گونه هاتو
ندارم ندارم
***
دختری که چال لپ داره
سه هیچ از بقیه جلوتره…
***
دختری که چال لپ داره
سه هیچ از بقیه جلوتره !
می لرزد گسل ھای دلم!
انگار فوران کرده
آتشفشان جزیره ی رخ پر مھرش
به عشاق بگو
پا پس بکشند
از حوالی چال گونه اش!
خاکستر می کند
شراره ھای مذاب لبخندش
***
چال روی گونه ات آخر مرا دق می دهد
خواهشا دولت تمام چاله ها را پرکند
“لاادری”
***
چال روی گونه ات
آخر مرا دق می دهد
خواهشا دولت
تمام چاله ها را پرکند
دل به نارنج لبت بستم و چال گونه هات
یوسفم دیگر چرا من را به چاه انداختی؟
***
چال گونه ات
چاشنی لبخندت است
کدام ھنر دل نوازتر و
کدام دمنوش گواراتر
از لبخندت
***
در دو چالِ گونه ات دنیایِ من جا میشود
عاشقِ دنیایِ خویشم لحظه ی خندیدنت
“نرگس شیرزاد”
***
افتاده ام درست
تهِ چال گونه ات
پای دلم شکسته
و بهتر نمی شود
من دیوانگی را
یک گونه می بینم…
و آن لحظه ایست
که خنده بر چال گونه های تو
می افتد
***
من در چال گونه های متبسم سبزت
بوسه ای نیلوفری خواهم کاشت
***
تار و مارم کرده ای با فرم و چال گونه ات
لابه لای خنده ات چنگیز را می آوری
“علی صفری”
***
چال می افتد کنار گونه ات
وقتی تبسم میکنی
نامسلمان ، شهر را
این چاله کافر کرده است
***
چال لبخند تو دائم، حال خوبت مستمر
خط اخم و مشکل پر پیچ و خم داری بده
در دو چال گونه ات
دنیایِ من جا میشود
عاشق دنیای خویشم
لحظه ی خندیدنت
***
خوشحالی یعنی
جای انگشت خدا رو لپات باشه…
***
گویا ماموریت یافته ای
که بخندی
تا مرا چال کنی در چاله های گونه ات…
***
از گونه به سمت گونه راه افتادم
یکباره ولی به اشتباه افتادم
لب هاش مبان چال لپ هایش بود
از چاله در آمدم به چاه افتادم…
***
چال لپ است دیگر
گاهی هوس میکند رخ بنماید
و هوش و حواس “مذکر جماعت” را به یغما ببرد!