شعر در مورد دوستی

دوست و رفیق با بالاتر رفتن سن کمتر اما حقیقی تر می شود. در این قسمت شعر در مورد دوستی برای ابراز احساسات واقعی به دوست تهیه شده است.
شعر زیبا در مورد دوستی
دنیا خوشست و مال عزیزست و تن شریف
لیکن رفیق بر همه چیزی مقدمست
****
تنفس شروع زندگی ست
عشق قسمتی از زندگی ست
اما دوست خوب قلب زندگی ست !
****
چشمی دارم همه پر از صورت دوست
با دیده مرا خوش است چون دوست در اوستاز دیده دوست فرق کردن نه نکوست
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوستمولانا
به همان قدر که چشم تو پر از زیبایی است
بی تو دنیای من ای دوست پر از تنهایی استبهروز یاسمی
اشعار زیبا در وصف دوست و دوستی
تا نگذری از جمع به فردی نرسی / تا نگذری از خویش به مردی نرسی
تا در ره دوست بی سر و پا نشوی / بی درد بمانی و به دردی نرسی
ابوسعید ابوالخیر
****
از بس که مهر دوست به دل جا گرفته است
جایی برای کینه دشمن نمانده استاظهری کرمانی
ای دوست قبولم کن و جانم بستان
مستــم کـــن وز هر دو جهانم بستان
بـا هـــر چـــه دلم قرار گیـــرد بــی تـــو
آتش بــه مـــن انـــدر زن و آنـــم بستـان…مولوی
****
دوستی فصل قشنگیست پر از لاله سرخ / دوستی تلفیق شعور من و توست
دوستی رنگ قشنگیست به رنگ خدا / دوستی حس عجیبیست میان من و تو
شعر صمیمانه در مورد رفیق و دوست صمیمی
دودلم، اول خط، نام خدا بنویسم
یا که رندی کنم و اسم تو را بنویسم!
همه“یک” گفتم و دینم همه “یکتایی” بود
با کدامین قلم امروز دو تا بنویسم؟
ای که با حرف تو هر مساله ای حل شدنی است
به خدا، خودت بگو، نام که را بنویسم؟
****
رفــــیــــق…
مـبـادا “گـرفـتـه” بـاشـی;
کــه شـهـری را بـه نـمـاز آیـــات وا مــیــدارم . . .
****
آخر ای دوست نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
دوست مشمار آن که در نعمت زند
لاف یاری و برادر خواندگی
دوست آن دانم که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
****
اصلاً دلم نمیخواهد
به وقت رفاقتم با قلم شاعر باشم
میخواهم در خیابان شاعر باشم
یغما گلرویی
شعر و اشعار در مورد دوستی و رفیق
رسم رفاقـــــــــــت اینه که
با رفیـــــق پیر شــــــــــــى
نه اینکه وســـــــــــط راه از رفیـــــق سیر شـــــــــــــى
عاقبت گر عمری باشد ماندگار / میگذارم این سخن را یادگار
مینویسم روی کوه بی ستون / زنده باد یاران خوب روزگار
****
هم چنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
****
می نویسم که بمونه روی قلبم این حقیقت
که به جز تو من ندارم یه رفیق با محبت
رفیق پا برهنه را بده با چشم بسته بیست
که او تنها کسی باشد که ریگی توی کفشش نیست
اشعار زیبا و کوتاه در وصف دوست خوب
نی قصه آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفتحافظ
****
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد
نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
****
قل♥بِ من جایگاهِ رفیقی است که
شقایق ها حسرتِ آن را می خورند
شعر در مورد رفاقت و دوستی
در این زمانه که شرط حیات نیرنگ است
دلم برای رفیقان با وفا تنگ است
****
داروها و دوستی ها هر دو مشکلات را حل میکنند!
با این تفاوت که دوستی ها هیچ وقت تاریخ انقضا، بها و اندازه ندارند.
***
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
***
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
هر کجا هستی دوست ، دست حق همراهت . . .