جملات زیبا کوتاه از کتاب های معروف
بهترین جملات زیبا و کوتاه از کتاب های معروف را برای شما جمعاوری کرده ایم که در واقع بهترین قسمت های کتاب ها می باشد امیدوارم از این متن ها لذت ببرید.
جملات زیبا از کتاب ها و رمان های معروف
نمی خواهم بدون هیچ زخمی بمیرم.
(کتاب باشگاه مبارزه – چاک پالانیک)
***
ما تا زمانی در باب این یا آن مطلب حق اظهار نظر داریم که خود نیز احساسش کرده باشیم.
» کتاب رنجهای ورتر جوان
***
دلم میخواست نادان باشم. در این صورت متوجه نمیشدم تا چه حد نادانم.
» کتاب سرگذشت ندیمه
آیا بهتر نیست که فکر کنیم
فردا روز جدیدی است
که هنوز هیچ اشتباهی در آن رخ نداده است؟
(آن شرلی در گرین گیبلز – لوسی ماد مونتگمری)
***
روح ما از هر چه که ساخته شده باشد، روح من و او از یک جنس است
(کتاب بلندی های بادگیر – امیلی برونته)
***
برشی از کتاب جان کلام
نوشته گراهام گرین
بعضی آدمها باعث میشوند که
خنده شما کمی بلندتر لبخندتان کمی درخشان تر، و زندگی تان کمی بهتر شود. سعی کنید یکی از این آدمها باشید…
***
توصیه من این است که هرگز کاری را که امروز می توانی انجام دهی به فردا موکول نکن، تاخیر دزد زمان است.
کتاب دیوید کاپرفیلد – چارلز دیکنز
تنها با قلب است که انسان می تواند به درستی ببیند
آن چه لازم است با چشم قابل مشاهده نیست.
(شازده کوچولو – آنتوان دو سنت اگزوپری)
***
جنگ دردهای جهان را بزرگتر میکند. جنگ هر چند هم بر ضد خرابیها باشد در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد میکند. اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد همیشه زمین را لبریز غم میکند.
رمان آخرین انار دنیا
***
فردریک بکمن ، مردی به نام اُوِه
این روزا مردم فقط کامپیوتر دارن و دستگاه اسپرسو!
جامعه ای که توی اون هیچ کس نمی تونه
به یه روش منطقی، با دست بنویسه و
با دست قهوه دم کنه، کجا میره؟
کجا…!؟
بیشتر مردم به ترسها و حماقتهایشان زنجیر شدهاند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست. بیشتر آدمها همینطور زندگیشان را بیهیچ رضایتی ادامه میدهند بدون این که تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتیشان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند. سر آخر میمیرند در حالی که هیچچیز در قلبشان نیست.
» کتاب برادران سیسترز
***
بیشتر مردم به ترسها و حماقتهایشان زنجیر شدهاند و جرات ندارند بیطرفانه قضاوت کنند که مشکل زندگیشان چیست. بیشتر آدمها همینطور زندگیشان را بیهیچ رضایتی ادامه میدهند بدون این که تلاش کنند تا بفهمند سرچشمه نارضایتیشان از کجاست یا بخواهند تغییری در زندگیشان ایجاد کنند. سر آخر میمیرند در حالی که هیچچیز در قلبشان نیست.
» کتاب برادران سیسترز
***
ارزش زندگی انسان ها یکسان است و ارزش نجات دادن را دارد.
(کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ – جی کی رولینگ)
***
برشی از کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
نوشته نادر ابراهیمی
بانوی من!
مگر چه عیب دارد که انسان، حتی در هشتادسالگی هم الک دولک بازی کند، و گرگم به هوا، و قایم باشک، و اَکَردوکِر، و تاق یا جفت، و « نان بیار کباب ببر » و « اتل متل »… جداً مگر چه عیب دارد؟
تا زمانی که کسی شما را دوست داشته باشد مهم نیست که چه کسی باشید و چه ظاهری داشته باشید.
کتاب جادوگران – رولد دال
***
تمام عمر به بچههایم کتابهای خوب دادم بخوانند، به آنها گفتم که همیشه خوبی بر پلیدی غلبه میکند. اما زندگی هیچ ارتباطی با کتابها ندارد.
» کتاب سرانجام انسان طراز نوین
***
مراقب باشید
چون وقتی من نترسم
پس قدرتمندم.
(فرانکنشتاین – مری شلی)
***
نمیشود به عقب برگشت و گذشته را از نو ساخت، فقط میشود با آن کنار آمد.
» کتاب در رویای بابل
***
وقتی کسی می رود یعنی کسی دیگر در شرف آمدن است.
(کتاب زهیر – پائولو کوئلیو)
برشی از کتاب دنیای سوفی
نوشته یوستین گردر
– بزرگترها جهان را عادی می شمارند. خود را راحت به خواب خرگوشی زده اند و زندگی روزمره ی خود را ادامه می دهند.
تو آنقدر به جهان عادت کرده ای که دیگر هیچ چیز برایت عجیب نیست.
– این چرندها چیست می گویی؟
+ دارم می گویم همه چیز برای تو عادی شده است. این را می گویند جهل مرکب!
-سوفی! حق نداری این طور با من حرف بزنی.
+ بسیار خوب، طور دیگری می گویم. تو در ته موهای خرگوش سفیدی که از کلاه شعبده ی جهان بیرون آمده راحت لمیده ای. چند دقیقه ی دیگر سیب زمینی ها را می پزی. سپس روزنامه را می خوانی، نیم ساعتی چرت می زنی، سپس برنامه ی اخبار تلویزیون را تماشا می کنی!
***
هر چه بیشتر زندگی می کنیم بیشتر احساس ندانستن می کنیم، فقط جوانان هستند که برای همه چیز توضیحی دارند.
کتاب شهر جانوران – ایزابل آلنده
***
دوست دارم ده سال دیگر زندگی کنم، آنوقت دیگر جهنم پر شده و من میروم بهشت.
» کتاب وقت رفتن
***
ما عشقی که فکر می کنیم لیاقت آن را داریم قبول می کنیم.
(مزایای گوشه گیر بودن – استیون شباسکی)
هرچه بیشتر میآموزی، کمتر میهراسی. «آموختن» نه به مفهوم تحصیل دانشگاهی، بلکه به معنای شناختن عملی زندگی.
رمان درک یک پایان
***
جولین بارنز ، درک یک پایان
ظاهرا یکی از تفاوتهای جوانی و سالمندی این است که وقتی جوانیم آیندههای مختلفی برای خود اختراع میکنیم، و وقتی پیر میشویم، گذشتههای مختلفی برای دیگران.
***
نمیشود به عقب برگشت و گذشته را از نو ساخت، فقط میشود با آن کنار آمد.
» کتاب در رویای بابل
***
پیوسته در تاریخ ساعتی فرا میرسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا میشود مجازاتش مرگ است.
» کتاب طاعون
***
حتی یک ساعت متوقف شده نیز دو بار در روز زمان درست را نشان می دهد.
(کتاب بریدا – پائولو کوئلیو)
رشی از کتاب دفترچه ممنوع
نوشته آلبا دسس پدس
تنها چیزی که باعث اطمینان هر مردی به زندگی میشود، عشق یک زن است، میل به اینکه به خاطر او و برای به دستآوردن او قوی باشد.
***
میزان آزادی فردیای که مردمی میتوانند به دست بیاورند و حفظ کنند، به درجه بلوغ سیاسی آن مردم وابسته است.
» کتاب ظلمت در نیمروز
جملات خاص از کتاب های معروف
اگر بخواهید چیزی پیدا کنید هیچ چیز مثل جستجو کردن نیست، اگر بگردید معمولا چیزی پیدا می کنید اما همیشه آن چیزی که دنبالش بوده اید نیست.
کتاب هابیت – جی.آر.آر تالکین
***
هستند سال هایی که سوال می پرسند
و سال هایی که پاسخ می دهند.
(چشمان آن ها به خدا می نگریست – زورا نیل هرستون)
قدرت مرد بیگناه از همان بیگناهی اوست.
رمان همزاد
***
اشو ، راه من راه ابرهای سپید
يكی از مصيبتهای انسانی این است، كه حتی در عشق نيز رابطه ايجاد میكنيم.
آنگاه عشق از دست میرود.
عشق نبايد يك رابطه باشد.
بايد آن عاشق يا آن معشوق بشوی.
بايد ديگری بشوی و بگذاری كه ديگری تو بشود.
بايد درهم ادغام شويد. تنها در اين صورت است كه تضاد متوقف میشود. وگرنه عشق يك مبارزه و تضاد میشود.
اگر وجود داشته باشی، آنوقت سعی ميكنی كه سلطه داشته باشی، آنگاه ميل به مالك شدن خواهی داشت، آنوقت مايلی كه ارباب باشی،
آنوقت بهره كشی وارد میشود.
آنگاه ديگری يك وسيله میشود، نه يك هدف.
***
کتاب مهم همیشه زنده میماند، با ما بزرگ میشود و با ما پیر میشود و هرگز نمیمیرد. زمان بارورش میسازد و تغییرش میدهد، در حالی که کتابهای بیاهمیت به حاشیه تاریخ میروند و محو میشوند.
» کتاب از کتاب رهایی نداریم
***
اگر تصور نکنی هیچ وقت هیچ اتفاقی نمی افتد.
(کتاب شهرهای کاغذی – جان گرین)
***
برشی از کتاب گفتگو در کاتدرال
نوشته ماریو بارگاسیوسا
بهترین چیز برای آدم همین است… اعتقاد داشتن به حرفی که میزند و دوست داشتنِ کاری که میکند.
وقتی همسن تو بودم تلویزیون را کتاب می نامیدند.
کتاب عروس شاهزاده – ویلیام گلدمن
***
یک نظام بهتر خودبهخود تضمینی برای یک زندگی بهتر نیست. در واقع برعکس: فقط با ایجاد یک زندگی بهتر است که یک نظام بهتر پرورانده میشود.
» کتاب قدرت بیقدرتان
***
فردا به دنبال راهی می گردم که او را برگردانم
از این گذشته
فردا روز دیگری است.
(بر باد رفته – مارگارت میچل)
به گونهای زندگی کنید که پنج سال بعد با افسوس به پنج سال گذشتهی خود نگاه نکنید.
کتاب دروغگویی روی مبل
***
جین وبستر ، بابا لنگ دراز
بابا لنگ دراز عزيز
خدا را شکر که من هیچ خدایی را از هيچکس به ارث نبرده ام
من آزادم که خدای خود را آنطور که دلم میخواهد مجسم و انتخاب کنم
خدای من مهربان، بخشنده، دلسوز، چیز فهم و اتفاقاً خیلی هم شوخ است.
***
انسان همیشه عاشق همان کسی است که هرگز از رویاهایش بیرون نمیآید.
» کتاب غروب پروانه
***
برشی از کتاب کافکا در کرانه
نوشته هاروکی موراکامی
بستن چشمهایت چیزی را عوض نمیکند.
چون نمیخواهی شاهد اتفاقی باشی که میافتد، هیچچیز ناپدید نمیشود.
درواقع دفعهی بعد که چشم باز کنی، اوضاع بدتر میشود. دنیایی که تویش زندگی میکنیم اینجور است، آقای ناکاتا.
چشمانت را باز کن.فقط بزدل چشمهایش را میبندد.
چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمیشود زمان از حرکت بایستد…
گاهی نمیشود
دست از دوست داشتنش برداشت
حتی زمانی که از او دلگیری!
***
گاهی ضعیف و رنگ پریده، گاهی قوی و پر نور، ماه معنای انسان بودن را می فهمد.
کتاب خردم کن – طاهره مافی
***
هیچکس جز خود ما نمیتواند ما را به فکر کردن وا دارد.
» کتاب سرشت شر
***
چیز هایی وجود دارد که آن ها را در آرامش بهتر می آموزید
و بعضی دیگر را در طوفان بهتر یاد می گیرید.
(آهنگ لارک – ویلا کاتر)
***
دو چیز پول اشتباه است: خیلی زیاد بودنش و خیلی کم بودنش.
کتاب ناخدا برای ناهار رفته و ملوانان کشتی را تسخیر کردهاند
کازوئو ایشی گورو ، بازمانده روز
تو کار روزت را انجام دادهای. حالا پاهات را بگذار بالا و خوش باش. من اینجوری میبینم. از هرکس میخواهی بپرس.
بهترین قسمت روز، شب است …
***
نیمی از عمر را به تمسخر آنچه دیگران به آن اعتقاد دارند میگذرانیم و نیمی دیگر را در اعتقاد به آنچه دیگران به تمسخر میگیرند.
» کتاب کافه زیر دریا
***
زمانی که چیزی می خواهی همه جهان دست به دست هم می دهد تا به تو در پیدا کردن آن کمک کند.
(کتاب کیمیاگر – پائولو کوئلیو)
***
برشی از کتاب مادر بزرگت رو از اینجا ببر
نوشته دیوید سداریس
یادت باشه، آدمها به آن اندازهای که مهربان هستند، احمق نیستند!
***
اگر نمیخواهیم بازیچهی دست هر فرومایهای و مایهی ریشخند هر تهیمغزی باشیم، اصل اول این است که محتاط و دستنیافتنی بمانیم.
کتاب درمان شوپنهاور