اشعار شب یلدا | معروفترین اشعار زیبای شب یلدا
ما یک دقیقه طولانی تر بودن شب یلدا را جشن می گیریم. به همین دلیل در این پست اشعار شب یلدا | معروفترین اشعار زیبای شب یلدا تهیه شده است.
اشعار زیبای شب یلدا
نکند بوسه ی امشب به درازا بکشد
یا هم آغوشی ما تا شب یلدا بکشد
آنچنان محو تماشای نگاهت شده ام
شاید این حادثه ی بوسه به فردا بکشد
****
لبی سرد و دلی افسرده داریم
به سر افکار تیپا خورده داریم
رسد پایان پاییز و از آغاز
هزاران جوجه ی نشمرده داریم
****
شب یلدا شب عشق و محبت / شب یلدا شب مهر و عطوفت
شبی یلدا کنار هم نشستن / شب یلدا گره بر عشق بستن
شب یلدا همیشه جاودانی است
زمستان را بهار زندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان از سنت ایرانیان است
اشعار عاشقانه شب یلدا
دوباره نوبت دیدار یلداست
بدون یار این یلدا چه تنهاست
وجودش نور در این تیره شب بود
بدونش این شب یلدا و سرماست
دگر یلدا برایت دل ندارم
****
نگاهم منتظر بر نور فرداست
همه در شور این یلدا بهارند
انار سرخ بر سفره چه زیباست
ندارم جز تو امشب آرزویی
که با تو هر شب من مثل یلداست
از برگ برگ دفتر من پرت می شوند
معشوق های خسته ی پایان گرفته ام
یلدای چشم های تو را گریه میکنند
موهای رنگ و بوی زمستان گرفته ام
****
در همین حسرت که یک شب را کنارت مانده ام
ون در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام
سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام
اشعار زیبا و احساسی شب یلدا
به صد یلدا الهی زنده باشی
انار و سیب و انگور خورده باشی
اگر یلدای دیگر من نباشم
تو باشی وتو باشی وتو باشی
پیشاپیش یلدات مبارک
****
مهم نیست هندونه ی شب یلدات شیرین نباشه
یا انارات ترش از آب دراد
و یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشهشاید چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
****
درنای خشک مرثیه خوان نمانده است
طفلی برای زینت کبری نمانده است
باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند
دیگر برای ما شب یلدا نمانده است
یا حسین
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد.
عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری
یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم.
****
تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛
ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است
دوبیتی برای شب یلدا 1401
شب شادی و شور و مهربانیست
زمان همدلی و هم زبانیست
یلدا شب همنشینی و مهمانی
هنگامه عاشقی، غزل افشانی
با آینه سر زدن به باباطاهر
با لهجه ناب عشق، حافظ خوانی
****
شب یلدا شب عشق و سرور است
شبی طولانی و غمها به دور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جور است
****
گونههایت سرخی هندوانه
لبخندت انار دانه دانه
گیسوانت هفت اقلیم آجیل
نگاهت مستی و شور جاودانه
برهانم ز دردهای زمانه
برقصانم در این بزم شبانه
سحر باش و تا پایان یلدا
غزل خوان به گوشهای خانه
اشعار زیبا مخصوص شب یلدا
یاد آن شبها و یلداها بخیر
برف بازی و سرماها بخیر
کرسی و مادربزرگ و قصه ها
آن تخیل ها و رویاها بخیر
دستهای بی حس و سرمازده
کرسی و مطبوع و گرماها بخیر
آن تنقل ها ، لواشک ها ترش
نان شیرین و کدو حلوا بخیر
مردم دریا دل آن روزگار
پاک بازی و سوداها بخیر
جایشان خالیست اکنون پیش ما
یاد آن بگذشتگان ما بخیر …
****
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شـب یلداست
نور ز خورشید جوی بو که برآید
بر در ارباب بیمروت دنیا
چند نشینی که خواجه کی به درآید
ترک گدایی مکن که گنج بیابی
از نظر ره روی که در گذر آید
صالح و طالح متاع خویش نمودند
تا که قبول افتد و که در نظر آید
بلبل عاشق تو عمر خواه که آخر
باغ شود سبز و شاخ گل به بر آید
غفلت حافظ در این سراچه عجب نیست
هر که به میخانه رفت بیخبر آید
****
در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق
فال آمد خسته ای از اینکه یارت مانده ام
فــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دل
وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده ام
سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز
از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام.
شعر شب یلدا از شاعران معروف
شب هجرانت، ای دلبر، شب یلداست پنداری
رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداریاوحدی مراغه ای
****
کوته نمی شود شب یلدای غربتم
گر دست من به دامن صبح وطن رسد
***
به عزت شب قدر و شب حساب برات
به حرمت شب آبستن و شب یلدا
***
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
سعدی