شعر باران عاشقانه | اشعار زیبای باران و عشق

بارش باران احساسات هرکس را برمی انگیزد به همین جهت در این پست مجموعه ای زیبا از شعر باران عاشقانه | اشعار زیبای باران و عشق آماده کرده ایم.
شعر عاشقانه در وصف باران
قدم زدن زیر باران
گرفتن دست های تو
این چیزی است که آرزوی آن را دارم
****
دوست داشتن نم نم باران است
کم کم می آید و به درازا می کشد
بارانى دوستت دارم
****
باران نم نم … لحظاتی برای قدم زدن ماست
برای احساس نم باران روی پوستمان، برای قدم زدن در کنار هم، برای خندیدن و صدای پای ما مثل بچه ها در زمین گل آلود …
برای بوسیدن و در آغوش کشیدن یکدیگر زیر شیرینی باران
باران را دوست دارم که به زندگی ما می بارد
عاشق احساساتی هستم که هر طوفان ایجاد می کند
تو و من برای هر طوفانی که با آن می آید زندگی می کنیم
اوه، عزیزم، باران می گوید که من دوباره و دوباره عاشقت هستم!
شعر نو باران عاشقانه
چترم را
کنار ایستگاهی در مه
جا گذاشته ام
خیس و خسته آمده ام
و حالا
شاعر که نه،
بارانم!
( نجوا رستگار)
****
فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد
با همه مردم شهر، زير باران بايد رفت
دوست را، زير باران بايد ديد
عشق را، زير باران بايد جستسهراب سپهری
حکایتِ بارانِ بی امان است
این گونه که من
دوستت میدارمشوریدهوار و پریشان باریدن
بر خزهها و خیزابها
به بیراهه و راهها تاختن
بیتاب، بیقرار
دریایی جستن
و به سنگچین باغ بسته دری سر نهادن
و تو را به یاد آوردنآری حکایت بارانی بیقرار است
که من دوستت میدارممحمد شمس لنگرودی
****
چقدر این دوستداشتنهای بیدلیل
خوب استمثل همین باران بیسوال
که هی میبارد که هی اتفاقاًآرام و شمرده شمرده
میبارد
سیدعلی صالحی
شعر و متن باران عاشقانه
دمش گرم، باران را می گویم …
به شانه ام زد و گفت :
خسته شدی، امروز تو استراحت کن، من به جایت می بارم . . .
****
اگر می دونستی چقدر دوستت دارم
برای اومدنت بارون رو بهانه نمی کردی
رنگین کمان من
****
همچون باران باشیم
رنج جدا شدن از آسمان را
در سبز کردن زندگی جبران کنیم
همین جا که هستی و من با توام
بله همین جا که از کل دنیا کمیم
تو بـارون پاییزی و کوچه ها
چه خوبه تو و چتر و من با همیم !
****
سر زد به دل دوباره غم کودکانه ای
آهسته می تراود از این غم، ترانه ای
باران شبیه کودکی ام پشت شیشه هاست
دارم هوای گریه، خدایا، بهانه ای . . .
جملات عاشقانه باران
یکجوری باران میبارد انگار میداند در دل من چه خبر است.
معصومه صابر
مثل یک جریان موسیقی، مثل یک باران پاییزی، ناگهانی بودنت را عشق است.
****
باران که میبارد دلم برایت تنگتر میشود. راه میافتم بدون چتر. من بغض میکنم، آسمان گریه.
****
باران که میبارد، خیالم راحت است که تو هم در هوای منی، هر چند دور.
باز باران آمد؛ حالا از هوا یا از دو چشمم، چه فرقی دارد؟
شعر باران عاشقانه و احساسی
انگار قهرم با همه دنیا
وقتی وجودم از تو لبریزه
دور از تو هرکی توی چشم من
مثل یه دیواره که میریزه
میخوام فراموشت کنم اما
بارون و بیخوابی نمیذاره
یک حس تکراری بهم میگه
این قصه پایان بدی داره
****
باران که بند بیاید
تازه خاطره
شروع میکند به چکه کردن
نمک روی زخم است
بارانی که بی تو ببارد
****
به باران سپردهام
وقت آمدنت
هوای كوچه را داشته باشد
گوشم به زنگِ در است
مبادا آهسته بیایی!
شعر در مورد باران عاشقانه
گفتی باران نم نم را دوست داری
آیا می دانی که
هر وقت گریه می کنم هوا بارانی می شود؟
شاید به همین خاطر است که
خوشحال هستی
حتی اگر من دل شکسته باشم
لذت می بری هر وقت من گریه می کنم
****
صبح آمده تا عشق بکارد
باران محبت به سرت باز ببارد
خورشید رسیده است که با جوهر نورش
نقشی ز خدا بر دل پاکت بنگارد
صبحتون به خیر و شادی
***
غصه میسوزد مرا، باران ببار
کوچه میخواند تو را، باران ببار
ابرها را دانه دانه جمع کن
بر زمین دامن گشا، باران ببار
خاک اینجا تشنه دلتنگی است
آسمان را کن رها، باران ببار
باغبان از کوچه باغان رفته است
ابر را جاری نما، باران ببار
***
دیر آمدی باران
آن روز که منتظرت بودم
دعا کردم بیایی ناز کردی
امروز که نمیخواهمت آمدی
آمدی تا تنهاییم را یادآور شوی ؟