جملات درمورد علم و دانش
انسان از بدو افرینش بدنبال کسب دانش و شناخت درباره جهان پیرامون خود بوده و از همان زمان ارزش علم و دانش و کسب آن بر او پوشده نبوده است علم هیچ کشوری نمی شناسد، چرا که دانش به تمام بشریت تعلق دارد و مشعلی است که جهان را روشن می کند.با خواندن جملاتی درباره علم میتوان بهتربه ارزش آن پی برد.
علم، سرگرمی است؛ کنجکاوی است. همه ما، کنجکاوی غریزی داریم. علم، روند جستجوی چیزهاست.
علم یعنی ایجاد سوال و پیدا کردن یک روش برای آن… علم یعنی کاوش…
****
آدمی به ضعف خویش آگاهی دارد و نمی خواهد در برابرش مقاومت ورزد، بلکه خود را به آن تسلیم می کند. آدمی خود را از ضعف خویش سرمست می کند، می خواهد هر چه ضعیف تر شود، می خواهد در وسط خیابان جلوی چشمان همگان در هم فرو ریزد، می خواهد بر زمین بیفتد و از زمین پایین تر برود.
****
هنر و دانش، برگزیدهترین و بزرگوارترین انسانها را بههم مربوط میسازد.
به دنیا نیامدن بهتر از آموزش نیافتن و نادان ماندن است؛
زیرا جهالت، ریشه همه بدبختی ها است.
جملاتی در وصف علم و دانش
باید درهای علم به روی همه باز باشد. هرجا مزرعه هست. هرجا آدم هست. آنجا کتاب هم باید باشد.
****
درایت [ = دانایی ] را جایگزین قابلیت کردن، شکستن رابطه ی میان اراده و احساس و دلبستگی نداشتن نسبت به همه ی رفتارهای زندگی مادی، چیزهایی هستند که انسان اگر بدان ها دست یازد، ارزشمندتر از خود زندگی است.
نه تنها کسب دانش
بلکه تکرار نیز
مادر تعلیم و تربیت است
****
تفاوت افراد با دانش و افراد فاقد معلومات مثل تفاوت بین زندهها و مردهها است.
جملات ناب در مورد علم
«علم و دانش کلیدی است که تمام درها با آن باز میشود.»
****
همه چیز چون بسیار شود خوار و ارزان گردد مگر علم و دانش که هرچه بیشتر شود عزیزتر باشد
****
کسی که «امروز» آگاهتر از «دیروز» نباشد انسان خردمندی نیست.
اگر دانشی مرد گوید سخن
تو بشنو که دانش نگردد کهن
****
«آنچه مغز و قلب را از آلایش پاک میکند، فقط دانش است؛ مابقی بیدانشی است.»
متن ارزش کسب علم
آنچه ما را به نابودی خواهد کشاند از این قرار است :
سیاست بدون شرافت
لذت بدون وجدان
علم بدون شخصیت
و تجارت بدون اخلاق
هرگاه خداوند بخواهد کسی را خوار گرداند ، او را از علم و دانش بی بهره می سازد.
****
اغلب با اعتماد به نفس گفته میشود که خاستگاه انسان هرگز شناخته نمیشود،باید بگویم که نادانی بیش از دانش، به انسان اعتماد به نفس میبخشد: آنها که کم میدانند ادعا میکنند این یا آن مساله هرگز توسط علم حل نخواهد شد.
****
تجربه های زندگی به ما چیزی نمی آموزد، همان گونه که تاریخ هم ما را از چیزی آگاه نمی کند. تجربه ی حقیقی زمانی به دست می آید که ارتباط با واقعیت را محدود کنیم و کاهش ارتباط را نیرو بخشیم.
«تفاوت افراد با دانش و افراد فاقد معلومات مثل تفاوت بین زندهها و مردهها است.»
سخنان بزرگان درباره علم
علم، دانش سازمان یافته است و خِرد، زندگی سازمان یافته!
****
«آن قدر دانش آدمی را کفایت است که راه راست از کج و سعادت را از شقاوت شناسد.» اثر حکمت آنگاه در شخص حکیم ظاهر شود که خویشتن را حقیر و ناچیز شمارد.»
****
شما نمی توانید به یک نفر چیزی را که خودش از قبل نمی داند یاد بدهید، [بلکه] فقط می توانید او را از آنچه می داند با خبر و آگاه کنید.
****
ریشه های آموزش تلخ، اما میوه هایش شیرین است.
****
به گیتی به از مردمی کار نیست
بدین با تو دانش به پیکار نیستسر راستی دانش ایزیدیست
چو دانستیش زو نترسی، بدیست
سخنان جالب در مورد دانستن
من در شناخت خویشتن خویش دریانوردم.
نوابغ همیشه به عنوان دیوانه شناخته میشوند.
****
«اگر دانش را بهخاطر کسب درآمد فرا میگیرید بهحق آنهائی که بهخاطر خود، علم و دانش اندوختهاند تجاوز کردهاید.»
****
زمانی که از استانداردها و قوانین بنیادی و باید و نبایدها و قوانین همیشه باید و… هرگز نباید… دیگران آگاهی یابید، روابط تان با آنها سادهتر میشود.
****
دانش پیشواى عمل و عمل پیرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى شود و بدبختان از آن محرومند.
شعر درباره علم از فردوسی
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار از بر خوردکسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کرده خویش ریشبه گفتار دانندگان راه جوی
به گیتی بپوی و به هر کس بگویز هر دانشی چون سخن بشنوی
از آموختن یک زمان نغنویچو دیدار یابی به شاخ سخن
بدانی که دانش نیاید به بن
****
«اگر دانش به روزی بر فزودی// ز نادان تنگ روزی تر نبودی»
****
دانش روشنى بخش اندیشه است.
****
کسی که قادر به توسعه و استفاده از ذهن خود نباشد،
برده کس دیگریست که ازذهن خود استفاده میکند.
****
علم گنج بزرگی است که با خرج کردن تمام نمی شود.
جملات زیبا درمورد علم و آگاهی
****
تجربه های زندگی به ما چیزی نمی آموزد، همان گونه که تاریخ هم ما را از چیزی آگاه نمی کند. تجربه ی حقیقی زمانی به دست می آید که ارتباط با واقعیت را محدود کنیم و کاهش ارتباط را نیرو بخشیم.
****
عام نادان پریشان روزگار
به ز دانشمند ناپرهیزگار
تنها خوبی موجود در جهان،
شناخت و دانش
و تنها بدی در جهان،
نادانی است
شعری زیبا در صفت علم
مالی که ز تو کس نستاند، علم است
حرزی که تو را به حق رساند، علم استجز علم طلب مکن تو اندر عالم
چیزی که تو را ز غم رهاند، علم است
***
«بشوی اوراق اگر هـمدرس مایی// که علم عشق در دفتر نباشد
****
قیمت هرکس به قدر علم اوست.